خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کپسول (دارو)
[اسم]
la cápsula
/kˈapsula/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cápsulas]
1
کپسول (دارو)
1.Tienes que tomar una cápsula después de cada comida.
1. باید بعد از هر غذا یک کپسول بخوری.
کلمات نزدیک
pastilla
sala de operaciones
cita
sala de emergencia
unidad de cuidados intensivos
inyección
inhalador
espray nasal
analgésico
antibiótico
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان