خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کافیشاپ
[اسم]
la cafetería
/kˌafetɛɾˈia/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cafeterías]
1
کافیشاپ
1.Nos vemos en la cafetería a las 6 pm.
1. ساعت شش بعدازظهر در کافیشاپ میبینمت.
کلمات نزدیک
empleado público
técnico
chófer
colega
jefe
quiosco de periódicos
estación de metro
peatón
panadería
edificio de oficinas
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان