Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . تکنسین
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el técnico
/tˈɛkniko/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: técnicos]
[مونث: técnica]
1
تکنسین
1.Un técnico viene a arreglar la lavadora mañana.
1. فردا یک تکنسین برای تعمیر ماشین لباسشویی میآید.
کلمات نزدیک
chófer
colega
jefe
vendedor
panadero
empleado público
cafetería
quiosco de periódicos
estación de metro
peatón
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان