1 . قلبی 2 . فرد مبتلا به عارضه قلبی
[صفت]

cardíaco

/kaɾðˈiako/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: cardíaca] [جمع مونث: cardíacas] [جمع مذکر: cardíacos]

1 قلبی

  • 1.El bebé nació con una enfermedad cardíaca que se puede corregir con cirugía.
    1. نوزاد با بیماری قلبی متولد شد که می‌تواند به‌وسیله جراحی درمان شود.
[اسم]

el cardíaco

/kaɾðˈiako/
قابل شمارش مذکر

2 فرد مبتلا به عارضه قلبی

دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان