خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شیرجه
[اسم]
el clavadismo
/klˌaβaðˈismo/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
شیرجه
1.Mi mamá nos sacó fotografías haciendo clavadismo sincronizado.
1. مادرم از ما که شیرجه هماهنگ میزدیم، عکس گرفت.
کلمات نزدیک
waterpolo
natación
fútbol americano
fútbol australiano
voleibol de playa
surf
remo
natación sincronizada
buceo
windsurf
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان