خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همکاری کردن
[فعل]
colaborar
/kˌolaβɔɾˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: colaboré]
[حال: colaboro]
[گذشته: colaboré]
[گذشته کامل: colaborado]
صرف فعل
1
همکاری کردن
1.La estrella de rock y el cantante de música country colaboraron en un álbum especial este año.
1. امسال ستاره راک و خواننده کانتری در یک آلبوم خاص باهم همکاری کردند.
کلمات نزدیک
basura
barrer
ambos
al alcance de
aguantar
confuso
convivencia
cotidiano
de cuchara
distribuir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان