خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کنسرت
[اسم]
el concierto
/kɔnθjˈɛɾto/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: conciertos]
1
کنسرت
1.Vamos a un concierto al aire libre este verano.
1. این تابستان به یک کنسرت در فضای باز خواهیم رفت.
کلمات نزدیک
orquesta
ópera
armónica
ukelele
acordeón
música clásica
música pop
jazz
blues
punk
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان