Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . اپرا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la ópera
/ˈɔpɛɾa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: óperas]
1
اپرا
1.La chica empezó a cantar ópera cuando solo tenía cinco años.
1. (آن) دختربچه وقتی که فقط پنج سال داشت، شروع کرد به خواندن اپرا.
کلمات نزدیک
armónica
ukelele
acordeón
xilófono
órgano
orquesta
concierto
música clásica
música pop
jazz
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان