Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . سازدهنی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la armónica
/aɾmˈɔnika/
قابل شمارش
مونث
[جمع: armónicas]
1
سازدهنی
1.Carlos está en la banda de la escuela. Toca la armónica.
1. "کارلوس" در گروه مدرسه است. او سازدهنی میزند.
کلمات نزدیک
ukelele
acordeón
xilófono
órgano
guitarra eléctrica
ópera
orquesta
concierto
música clásica
música pop
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان