خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اعتراف کردن
[فعل]
confesar
/kˌɔmfesˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: confesé]
[حال: confieso]
[گذشته: confesé]
[گذشته کامل: confesado,confeso]
صرف فعل
1
اعتراف کردن
1.Ella confesó su amor por Rodrigo
1. او به عشقش نسبت به "رودریگو" اعتراف کرد.
کلمات نزدیک
interrogar
retrato robot
coartada
perseguir
delito
documentación
municipal
furgoneta
suplantación de identidad
sustraer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان