Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . بهانه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la coartada
/kˌoaɾtˈaða/
قابل شمارش
مونث
[جمع: coartadas]
1
بهانه
مدرک دال بر عدم حضور در صحنه جرم
1.Todos los sospechosos tenían coartadas para el día del robo.
1. مظنونین همگی مدارکی دال بر عدم حضور در صحنه جرم در روز دزدی داشتند.
کلمات نزدیک
perseguir
delito
vigilancia
velar
policía de tráfico
retrato robot
interrogar
confesar
documentación
municipal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان