خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حرکت کردن
[فعل]
desplazarse
/dˌesplaθˈaɾse/
فعل بی قاعده
فعل بازتابی
[گذشته: me desplacé]
[حال: me desplazo]
[گذشته: me desplacé]
[گذشته کامل: desplazado]
صرف فعل
1
حرکت کردن
نقل مکان کردن
1.Los soldados se desplazaron después de la medianoche usando la noche como protección.
1. سربازها بعد از نیمهشب حرکت کردند و از شب بهعنوان پوشش استفاده کردند.
کلمات نزدیک
delegado
cónyuge
constituido
coger al vuelo
cerradura
echar de menos
eclesiástico
elaborado
emparejamiento
etnia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان