خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کم کردن
[فعل]
disminuir
/dˌisminwˈiɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: disminuí]
[حال: disminuyo]
[گذشته: disminuí]
[گذشته کامل: disminuido]
صرف فعل
1
کم کردن
کاهش دادن
مترادف و متضاد
reducir
1.Nuestro objetivo es disminuir los gastos.
1. هدف ما کم کردن مخارج است.
کلمات نزدیک
discutir
diagnóstico
deprimente
dependencia
darse cuenta
distraído
dudar
efervescente
emergencias
enfermería
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان