1 . دور
[صفت]

distante

/distˈante/
قابل مقایسه
[حالت مونث: distante] [جمع مونث: distantes] [جمع مذکر: distantes]

1 دور

  • 1.Quiero viajar a tierras distantes y conocer otras culturas.
    1. می‌خواهم به سرزمین‌های دور سفر کنم و با فرهنگ‌های دیگر آشنا شوم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان