1 . پزشک 2 . دکتر
[اسم]

el doctor

/dɔktˈɔɾ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: doctores] [مونث: doctora]

1 پزشک دکتر

مترادف و متضاد médico
  • 1.- El bebé no se encuentra bien. - Ok, hay que llamar al doctor Reyes.
    1. - حال بچه خوب نیست. - باشد، باید به دکتر "ریس" زنگ بزنیم.

2 دکتر

  • 1.Tras tres años trabajando en su tesis, finalmente se convirtió en doctora.
    1. پس از سه سال کارکردن روی پایان‌نامه‌اش بالاخره دکتر شد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان