[صفت]

formal

/fɔɾmˈal/
قابل مقایسه
[حالت مونث: formal] [جمع مونث: formales] [جمع مذکر: formales]

1 وظیفه‌شناس مسئولیت‌پذیر

مترادف و متضاد responsable
  • 1.Verónica es menor que su hermano, pero es más formal.
    1. "ورونیکا" از برادرش کوچکتر است، اما بسیار مسئولیت‌پذیرتر است.

2 جدی

مترادف و متضاد serio
  • 1.Gustavo es muy formal en el aspecto de cumplir con sus promesas.
    1. "گوستاوو" در عمل‌کردن به قول‌هایش بسیار جدی است.

3 رسمی

  • 1.Recibimos una invitación formal del presidente.
    1. ما یک دعوت رسمی از رئیس‌جمهور دریافت کردیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان