خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ساختهشده
[صفت]
elaborado
/ˌelaβɔɾˈaðo/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: elaborada]
[جمع مونث: elaboradas]
[جمع مذکر: elaborados]
1
ساختهشده
درستشده
1.Mi hijo me dio un regalo elaborado con cartón y pegamento.
1. پسرم به من یک هدیه داد که ساختهشده از مقوا و چسب بود.
کلمات نزدیک
eclesiástico
echar de menos
desplazar
delegado
cónyuge
emparejamiento
etnia
gracias a
lazos familiares
pleno
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان