خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدترشدن
[اسم]
el empeoramiento
/ˌempeˌɔɾamjˈɛnto/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
بدترشدن
1.Los bajos salarios y el empeoramiento de las condiciones de trabajo fueron los motivos de la huelga.
1. حقوقهای پایین و بدترشدن شرایط کاری از دلایل اعتصاب بودند.
کلمات نزدیک
denso
cuenca
consumo
cívico
caudaloso
envase
escapada
estable
etiqueta
gastar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان