خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رسوایی
[اسم]
el escándalo
/eskˈandalo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: escándalos]
1
رسوایی
آبروریزی
1.Su romance extramarital fue un terrible escándalo que causó su ruina moral.
1. روابط خارج از ازدواج او یک رسوایی وحشتناک بود که تباهی اخلاقی او را به همراه داشت.
کلمات نزدیک
difundir
cultural
cotilleo
correo urgente
correo certificado
exclusiva
medio de información
publicidad
revista del corazón
teletipo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان