خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نمایش
[اسم]
el espectáculo
/ˌespektˈakulo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: espectáculos]
1
نمایش
برنامه
1.Disfrutamos el espectáculo en el teatro anoche.
1. ما دیشب از نمایش درسالن تئاتر لذت بردیم.
کلمات نزدیک
dopaje
jamón serrano
suciedad
sociedad
repoblar
interpretar
motociclismo
reventa
bolero
casete
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان