خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خارجی
[اسم]
el extranjero
/ˌekstɾaŋxˈɛɾɔ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: extranjeros]
[مونث: extranjera]
1
خارجی
بیگانه
1.Hay muchos extranjeros que viven en Nueva York.
1. خارجیهای زیادی هستند که در نیویورک زندگی میکنند.
کلمات نزدیک
expresión
escuchar
escribir
doctor
despedida
formal
frase
gracias
hasta luego
hasta mañana
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان