خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فلامینگو
2 . فلامنکو (نوعی موسیقی اسپانیایی)
[اسم]
el flamenco
/flamˈɛnko/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: flamencos]
1
فلامینگو
1.Cuando llega el invierno, los flamencos migran a lugares más cálidos.
1. وقتی که زمستان میشود، فلامینگوها به جاهای گرمتر مهاجرت میکنند.
2
فلامنکو (نوعی موسیقی اسپانیایی)
1.En Sevilla fuimos a ver un espectáculo de flamenco.
1. ما در "سویل" به تماشای یک اجرای فلامنکو رفتیم.
کلمات نزدیک
urraca
loro
pelícano
pavo real
águila
halcón
mosca
mariposa
escarabajo
abeja
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان