خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دژ
[اسم]
la fortaleza
/fˌɔɾtalˈeθa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: fortalezas]
1
دژ
قلعه نظامی
1.La fortaleza está separada de la ciudad por una pequeña bahía.
1. دژ توسط خلیج کوچکی از شهر جدا شدهاست.
کلمات نزدیک
fechado
exponer
evento
edificar
distracción
frotar
fundir
imprescindible
incansable
intérprete
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان