خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیرومند
[صفت]
fuerte
/fwˈɛɾte/
قابل مقایسه
[حالت مونث: fuerte]
[جمع مونث: fuertes]
[جمع مذکر: fuertes]
1
نیرومند
قوی، پرقدرت، قدرتمند
1.Está muy fuerte desde que empezó a levantar pesas.
1. از وقتی که شروع به وزنهبرداری کرده، بسیار قوی شدهاست.
کلمات نزدیک
triste
feliz
débil
malo
bueno
enojado
saludable
enfermo
hambriento
sediento
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان