خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میراث
[اسم]
la herencia
/ɛɾˈɛnθja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: herencias]
1
میراث
ارثیه، یادگار
1.Ninguno de los niños recibió su herencia porque su padre nunca hizo testamento.
1. هیچکدام از بچهها میراثشان را دریافت نکردند، زیرا پدرشان هرگز وصیتنامهای ننوشت.
کلمات نزدیک
heredero
testamento
huérfano
viudo
viuda
género
cementerio
neumático
volante
acelerador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان