Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . لاستیک (اتومبیل و...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el neumático
/neʊmˈatiko/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: neumáticos]
1
لاستیک (اتومبیل و...)
1.El mecánico cambió el neumático pinchado.
1. مکانیک لاستیک پنچر را عوض کرد.
کلمات نزدیک
cementerio
género
herencia
heredero
testamento
volante
acelerador
freno
embrague
bocina
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان