خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خود را معرفی کردن
2 . تشخیص دادن
[فعل]
identificarse
/ˌiðɛntˌifikˈaɾse/
فعل بی قاعده
فعل بازتابی
[گذشته: me identifiqué]
[حال: me identifico]
[گذشته: me identifiqué]
[گذشته کامل: identificado]
صرف فعل
1
خود را معرفی کردن
1."¡Detente e identifícate!", gritó el guardia.
1. نگهبان داد زد: «همانجا بایست و خودت را معرفی کن!»
2
تشخیص دادن
شناسایی کردن
(identificar)
1.La víctima no identificó a ninguno de los sospechosos en la rueda de reconocimiento.
1. قربانی در صف تشخصی هویت هیچکدام از مظنونین را شناسایی نکرد.
کلمات نزدیک
favorito
exquisito
estar en contra
en la vida
encontrar
índice
igualar
máximo
mejorar
mismo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان