خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حادثه
[اسم]
la incidencia
/ˌinθiðˈɛnθja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: incidencias]
1
حادثه
اتفاق
1.Un accidente de tren es una incidencia poco habitual pero muy seria.
1. تصادف با قطار اتفاقی نادر اما بسیار جدی است.
کلمات نزدیک
red de transporte
frontera
vuelo directo
retrasado
chárter
intercambiador
autopista de peaje
transporte terrestre
autovía
transporte aéreo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان