خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سادهلوح
[صفت]
ingenuo
/iŋxˈenwo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: ingenua]
[جمع مونث: ingenuas]
[جمع مذکر: ingenuos]
1
سادهلوح
ساده
1.Algunas personas piensan que soy ingenua porque creo que la gente común puede cambiar el mundo.
1. برخی فکر میکنند که من سادهلوح هستم، زیرا عقیده دارم که افراد عادی میتوانند دنیا را عوض کنند.
کلمات نزدیک
ingenioso
impulsivo
frívolo
eufórico
enviudar
irónico
senasto
aclarar
acordarse de
afirmar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان