خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . الهام
[اسم]
el inspiración
/ˌinspiɾaθjˈɔn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: inspiraciones]
1
الهام
الهام بخشی
1.El pintor toma su inspiración de los coloridos paisajes de su país.
1. (این) نقاش از مناظر رنگارنگ کشورش الهام میگیرد.
کلمات نزدیک
original
prosaico
desfigurado
existencialismo
bodegón
representativo
plasmación
ocasión
manifestación
exponente
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان