1 . تفسیر
[اسم]

la interpretación

/ˌintɛɾpɾˌetaθjˈɔn/
قابل شمارش مونث
[جمع: interpretaciones]

1 تفسیر شرح

  • 1.Lo bonito de los debates sobre literatura es que cada lector hace su interpretación del texto.
    1. مزیت بحث‌های ادبی این است که هر خواننده تفسیر خاص خود را از متن دارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان