خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آچار
2 . کلید
[اسم]
la llave
/ʎˈaβe/
قابل شمارش
مونث
[جمع: llaves]
1
آچار
1.¿No has visto la llave que dejé sobre la mesa de trabajo?
1. آچاری که روی میز کار گذاشتم را ندیدهای؟
2
کلید
1.Creo que se me olvidó la llave de la casa en el gimnasio.
1. فکر کنم که کلید خانه را در باشگاه جا گذاشتم.
کلمات نزدیک
cúter
nivel
andamio
espátula
ladrillo
gafas de seguridad
alambre
serrucho
cinta aislante
cemento
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان