خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیدا کردن
[فعل]
localizar
/lˌokaliθˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: localicé]
[حال: localizo]
[گذشته: localicé]
[گذشته کامل: localizado]
صرف فعل
1
پیدا کردن
یافتن
1.El equipo de rescate no pudo localizar al alpinista perdido.
1. گروه نجات نتوانست کوهنورد گمشده را پیدا کند.
کلمات نزدیک
juventud
juvenil
intervención
inapropiado
imprevisto
merecer
niñez
nocturno
nostálgico
olvidar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان