[اسم]

la intervención

/ˌintɛɾβɛnθjˈɔn/
غیرقابل شمارش مونث

1 درگیری دخالت

  • 1.El jurado concluyó que no se podía comprobar la intervención de Donny en el crimen.
    1. هیئت‌منصفه به این نتیجه رسید که درگیری "دنی" در جرم نمی‌توانست ثابت شود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان