خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حداکثر
[اسم]
el máximo
/mˈaksimo/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
حداکثر
1.Cada bote salvavidas puede transportar un máximo de 12 personas.
1. هر کدام از قایقهای نجات میتوانند حداکثر دوازده نفر را جابهجا کنند.
کلمات نزدیک
igualar
índice
identificar
favorito
exquisito
mejorar
mismo
mortalidad
mucho gusto
no obstante
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان