خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهتر کردن
[فعل]
mejorar
/mˌexɔɾˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: mejoré]
[حال: mejoro]
[گذشته: mejoré]
[گذشته کامل: mejorado]
صرف فعل
1
بهتر کردن
بهبود بخشیدن
1.Creo que he mejorado mucho mi rendimiento en el trabajo.
1. فکر میکنم که عملکرد کاریام را بسیار بهتر کردهام.
کلمات نزدیک
máximo
igualar
índice
identificar
favorito
mismo
mortalidad
mucho gusto
no obstante
obviamente
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان