خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چندفرهنگی
[صفت]
multicultural
/mˌultikˌultuɾˈal/
قابل مقایسه
[حالت مونث: multicultural]
[جمع مونث: multiculturales]
[جمع مذکر: multiculturales]
1
چندفرهنگی
1.Una de las cosas que más me atrajo de la universidad fue su comunidad multicultural.
1. یکی از چیزهایی که بیشتر از همه درمورد دانشگاه برای من جذاب بود، اجتماع چندفرهنگی آن بود.
کلمات نزدیک
matrimonio
hijo único
ex mujer
ex marido
casado
materno
estar enamorado
a la derecha
a la izquierda
al lado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان