خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قانون
[اسم]
la norma
/nˈɔɾma/
قابل شمارش
مونث
[جمع: normas]
1
قانون
1.Debes estudiar las normas de circulación antes de tomar la prueba de conducir.
1. قبل از اینکه امتحان رانندگی بدهی، باید قوانین راهنمایی و رانندگی را مطالعه کنی.
کلمات نزدیک
mapa de carretera
educación secundaria
educación primaria
educación infantil
mineral
pinchar
poner gasolina
recorrer
reducir la velocidad
reparar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان