خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پاپریکا
[اسم]
el pimentón
/pˌimɛntˈɔn/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
پاپریکا
(فلفل خشک آسیابشده)
1.Sazona el cordero con sal y páprika, y déjalo marinar durante la noche.
1. گوشت بره را با نمک و پاپریکا مزهدار کن و آن را کل شب (در ادویه) بخوابان.
کلمات نزدیک
nuez moscada
vainilla
curry
pimienta
sal
canela
hinojo
tomillo
menta
cebollino
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان