خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیپت
[اسم]
la pipeta
/pipˈeta/
قابل شمارش
مونث
[جمع: pipetas]
1
پیپت
1.El laboratorio necesita más pipetas. TRANSITIVE VERB
1. آزمایشگاه به پیپتهای بیشتری نیاز دارد.
کلمات نزدیک
imán
microscopio
placa de petri
embudo
laboratorio
filtro
libra
onza
mililitro
fuerza
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان