خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دروازه
[اسم]
la portería
/pˌɔɾtɛɾˈia/
قابل شمارش
مونث
[جمع: porterías]
1
دروازه
1.Esta cámara muestra que la pelota no entró en la portería.
1. این دوربین نشان میدهد که توپ وارد دروازه نشدهاست.
کلمات نزدیک
portar
organismo
octavos de final
integrante
inferior
prevenir
provocar
queja
reclamación
rebote
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان