خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشبینی
[اسم]
la previsión
/pɾˌeβisjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: previsiones]
1
پیشبینی
پیشگویی
1.Si la previsión de los expertos es acertada, la inflación será del 13%.
1. اگر پیشبینی متخصصها درست باشد، تورم سیزده درصد خواهد بود.
کلمات نزدیک
predominar
posada
pila
pesimismo
orgánico
reciclaje
tasa
arreglar
cobertura
coger el sueño
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان