خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مزه کردن
2 . پرو کردن (لباس)
[فعل]
probar
/pɾoβˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: probé]
[حال: pruebo]
[گذشته: probé]
[گذشته کامل: probado]
صرف فعل
1
مزه کردن
چشیدن
1.Déjame probar la sopa.
1. بگذار سوپ را بچشم.
2
پرو کردن (لباس)
امتحان کردن (لباس)
(probarse)
1.¿Por qué no te pruebas el vestido antes de comprarlo?
1. چرا قبل از اینکه پیراهن را بخری، آن را پرو نمیکنی؟
کلمات نزدیک
planificar
planchar
nutrir
legumbre
labor
programa
rellenar
rendimiento
reparto
ser un gallina
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان