خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عمیق
[صفت]
profundo
/pɾofˈundo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: profunda]
[جمع مونث: profundas]
[جمع مذکر: profundos]
1
عمیق
1.Ten cuidado de no caer en ese pozo profundo.
1. مراقب باش که در این چاه عمیق نیفتی.
کلمات نزدیک
poco profundo
plano
empinado
bajo
alto
ancho
estrecho
enorme
derecho
izquierdo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان