خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ادامه داشتن
[فعل]
prolongarse
/pɾˌolɔŋɡˈaɾse/
فعل بی قاعده
فعل بازتابی
[گذشته: me prolongué]
[حال: me prolongo]
[گذشته: me prolongué]
[گذشته کامل: prolongado]
صرف فعل
1
ادامه داشتن
ادامه یافتن
1.El discurso del director de la escuela parecía prolongarse interminablemente.
1. سخنرانی مدیر مدرسه بهنظر میرسید که تا بینهایت ادامه داشت.
کلمات نزدیک
prender
portada
paródico
paranormal
ovni
proporcionar
publicación
reconocido
relato
repartir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان