خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تبلیغات
[اسم]
la publicidad
/pˌuβliθiðˈad/
قابل شمارش
مونث
[جمع: publicidades]
1
تبلیغات
آگهی
1.Cada vez son más las empresas que utilizan la publicidad online para vender sus productos.
1. شرکتهایی که برای فروش محصولاتشان از تبلیغات آنلاین استفاده میکنند، هر روز بیشتر میشود.
کلمات نزدیک
medio de información
exclusiva
escándalo
difundir
cultural
revista del corazón
teletipo
abacero
abacial
abad
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان