خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رکود
[اسم]
la recesión
/rˌeθesjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: recesiones]
1
رکود
1.A causa de la recesión, muchas empresas cerraron y se perdieron miles de puestos de trabajo.
1. بهخاطر رکود، شرکتهای بسیاری تعطیل شدند و هزاران موقعیت شغلی از دست رفت.
کلمات نزدیک
cuestión
asumir
aumento
oportunidad
red social
participativo
despilfarro
empobrecer
intermediario
idéntico
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان