خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خطر
[اسم]
el riesgo
/riˈesɣo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: riesgos]
1
خطر
ریسک
1.Hay riesgo de inundaciones esta noche.
1. امشب خطر سیل آمدن وجود دارد.
کلمات نزدیک
próximo
parcialmente
paisaje
ocasional
menospreciar
suerte
a la vez
abonado
abrir de par en par
acoger
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان