خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منشی
[اسم]
el secretario
/sˌekɾetˈaɾjo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: secretarios]
[مونث: secretaria]
1
منشی
1.La secretaria de mi papá no le dio mi recado.
1. منشی پدرم پیغام من را به او نداد.
کلمات نزدیک
gerente
arquitecto
azafato
piloto
enfermero
director general
director
presidente
juez
asistente
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان