Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . قاضی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el juez
/xwˈeθ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: jueces]
[مونث: jueza]
1
قاضی
1.La jueza emitirá la sentencia la semana que viene.
1. قاضی هفته بعد حکم را صادر خواهد کرد.
کلمات نزدیک
presidente
director
director general
secretario
gerente
asistente
fiscal
abogado
consultor
contador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان